نمی خوام هی برم با آدرس وبلاگم جاهای مختلف نظر بذارم تا آمار دوستام و کسایی که واسه ام نظر می دن بره بالا ؛ دلم می خواد یه روزی خود این نوشته ها مخاطبای خودشونو پیدا کنند .
رئیس الان یه چیزی گفت که اصلا در جریانش نبودم از قرار معلوم قائم مقام مدیر عامل قبلی دستور انتقال من رو به سایت 2 شرکت مون که واقعا توی یک ناکجاآباده داده بوده که رئیس جلوی نامه رو گرفته بوده ، واقعا هم نمی دونم در من چه نقصی دیدن که این کار رو کردن .بیشتر از این که ناراحت بشم واسه این اتفاق یا بخوام غصه اش رو بخورم ( چون عمرا من یه همچنین جایی برم ) و ( خدا به نظرم به شدت مراقب من هست ) اما دلم می خواد بدونم نقص کارم چی بوده فقط همین ، چون شما که غریبه نیستید کاری که من انجام می دم از عهده یک آدم با تحصیلات زیر دیپلم هم بر می آد ... خیلی دلم می خواد بدونم یعنی این فوق لیسانسی که من دارم این قدر هم به دردم نخورده .
دلم می خواد توی این پست ، یه خورده از خودم واسه تون بگم . من آدم زودرنج و حساسی هستم و شاید این بزرگترین ایراد اساسی من باشه ،کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی هستم ، زبان انگلیسیرو در حد معقولی می دونم ، علوم مدرن روز رو آگاهم روزانه حد اقل 1 ساعت مطالعه آزاد می کنم ، توی محیط اداری و کاری و حتی زندگی شخصی آدم فضولی نیستم به هیچ وجه ، در بیشتر موقعیت ها سکوت رو به جای گرفتن حقم انتخاب کردم و خلاصه اگه بخوام بگم ، در کل یک آدم معمولی هستم ...
به خاطر تلاش هایی که تا حالا توی زندگی کردم دلم پره ، به خاطر لحظه های سخت دلم پره به خاطر پس انداز نداشتن و به خاطر تنهایی مفرط .