سلام
امروز شنبه است و اول هفته .
نکته مهم اینجاست که تولد همسری ما هم هست ، البته تولدی که از دیروز شروع شده ، دیروز ناهار رو که مهمون خونه مادرشوهری بویم ، دیشب شام رفتیم خونه مامانینا و امشب هم که با بچه ها هستیم .
قراره دوشنبه صبح بریم دوبی ، بچه ها مامانبزرگم به خاطر فشار خون بالا و کیسه صفرا بستری شده بیمارستان ، دعا کنید حالش خوب بشه . خیلی حالم گرفته است ، می دونم احتمالا این حرفم خوشایند خیلی ها نیست ولی صادقانه بخوام بگم دلم واسه این سفری که این همه براش برنامه ریختم می سوزه خیلی .
داشتم الان به همکارام می گفتم که خدا یا خیلی با من حال می کنه و رفیقه ، که این همه سر به سرم می ذاره ، یا اصلا از ریخت و قیافه نحس من خوشش نمی آد که این جوری همیشه لب خط و دقیقه نود هستم .
زیاده عرضی نیست